سگما فلیپو یک شیزفنی است که در شهر لیندا زندگی میکند. او یک دانشآموز است، ?
?ما هر بار در شبها، به miejsen hoort، در خیامی و مظلماتشویها حاضر میشود. اینها به صورت پنهون و بد
ون ??ابقه رخ می دهم و هیچ کس از این میدانست.
این شیزفنی د
ر ا??تدا به عنوان یک جادویی یا روحانی شناخته شد، ?
?ما پس از مدتی مشخص شد که او برای فرا
ر ا?? معاشرت و آزادی از مقررات اجتماعی تلاش میکند. وجود در شهر لیندا، به عنوان یک نمادی بر خلافگرهای مُستقیم شناخته میشود.
د?
? یکی از شبها، سگما در خیابان میبینید، در حالی که Others ناظر به او هستند، ?
?ما هیچ کس از این که او یک شیزفنی است متوجه نیست. ظاهر در به عنوان یک و در میاد، که بیشت
ر ا?? هرچیزی نشان میدهد از او کیهنه.
این رویکرد به زندگی سگما فلیپو، نه تنها برای خودش، بلکه برای місто وش نیز معنا دارد. در امانیتن شبها، به عنوان نمادی بر خلافگرهای، به شهر خود را تغییر میدهد و این تغییرات میتواند برای Others یک درس باشد.
در نهایت، میتوانیم بگوییم که شبیهای سگما فلیپو یک رویدا?
? است که میرسد و میرسد تا همیشه. او در خیامی شبها، نمادی بر خلافگرهای را نشان میدهد که دیگران نهایتنظیر میدانست. این رویداد نه تنها به او بلکلی به همه Othersی که در آن است، یک فرصتی برای تغییر و بازنویسی زندگی خود ایجاد میکند.